گلدون

آزمودم دل خود را به هزاران شیوه ، هیچ چیز به غیر از یاد خدا شادش نکرد . .

گلدون

آزمودم دل خود را به هزاران شیوه ، هیچ چیز به غیر از یاد خدا شادش نکرد . .

نوکیا از دیروز تا فردا

موبایل, گوشی‌های موبایل, گوشی‌های هوشمند

شرکت نوکیا - شرکت بزرگ نوکیا که سال‌های زیادی عنوان پر فروش‌ترین و برترین شرکت تولیدکننده گوشی‌های موبایل را در بازارهای جهانی در اختیار داشت، در سال‌های اخیر روزهای نه چندان خوبی را پشت سر گذاشته است. این شرکت با انتقادات زیادی درباره عدم همراهی با تحولات تکنولوژی در دنیای گوشی‌های موبایل و هماهنگ نشدن با روند رشد بازار و سلیقه کاربران، روبه‌رو است.

البته این انتقادات در بسیاری از موارد درست هم از آب درآمده‌اند و رشد منفی درآمد و میزان فروش نوکیا در ماه‌های اخیر گواه خوبی برای اثبات این انتقادات هستند. این در حالی است که «استفان الوپ» مدیرعامل این شرکت به استفاده از سیستم‌عامل ویندوز موبایل شرکت مایکروسافت روی آورده است تا بازار موبایل‌های هوشمند را هم از دست نداده و کاربران را راضی نگه دارند.
با این همه اما مدیران نوکیا هنوز امیدوارند بتوانند این شرکت را به روزهای خوب گذشته بازگردانند و به همین دلیل سعی دارند با معرفی محصولات جدید و متنوع و البته نزدیک به سلیقه بازار و مشتریان، سهم از دست رفته خودشان از بازار پر رونق و داغ گوشی‌های موبایل را دوباره به‌دست بیاورند. در همین راستا این شرکت روز چهارشنبه گذشته نسل جدیدی از گوشی‌های هوشمند لومیای خودش را در کنفرانسی در شهر نیویورک معرفی و رونمایی کرد. این مراسم با تمرکز بر معرفی اولین گوشی‌های موبایل مبتنی بر سیستم‌عامل ویندوزفون 8 این شرکت برگزار شد. در واقع ویندوزفون 8 تنها یک ارتقای نرم‌افزاری ساده نبوده و مستلزم استفاده از سخت‌افزارهای پیشرفته و بهتری از مدل‌های قبلی است. به این ترتیب گوشی‌های موبایل مبتنی بر سیستم‌عامل ویندوزفون 8 مجهز به نمایشگرهایی با وضوح تصویر بالاتر بوده، از اسلات‌های کارت حافظه microSD بیشتر بهره می‌برند و البته مجهز به تکنولوژی NFC برای پرداخت‌های موبایلی هستند. 
با این همه اما این روزها بسیاری از خریداران گوشی‌های موبایل نوکیا به سابقه حضور این شرکت در بازار جهانی موبایل تکیه می‌کنند؛ سابقه‌ای که با معرفی اولین گوشی این شرکت به نام Mobira Talkman در سال 1984 به بازار شکل گرفت. این گوشی بیش از 5 کیلوگرم وزن داشت و با این حال در دسته گوشی‌های موبایل قابل حمل قرار می‌گرفت. 
حدود بیست سال بعد این شرکت اولین موبایل‌های هوشمند چند رسانه‌ای خودش را در سال 2005 به بازار معرفی کرد و بالاخره سری گوشی‌های موبایل لومیای این شرکت در سال 2011 برای اولین بار رونمایی شدند. گوشی‌های لومیا در واقع اولین گوشی‌های مبتنی بر سیستم‌عامل ویندوزفون این شرکت بودند. 
سیر تحول و تکامل محصولات شرکت بزرگ نوکیا در یک نمودار گرافیکی در وب‌سایت Mashable بررسی شده است که آن را در اینجا می‌بینید.

موبایل, گوشی‌های موبایل, گوشی‌های هوشمند

 

موبایل, گوشی‌های موبایل, گوشی‌های هوشمند

منبع:donya-e-eqtesad.com



نظرات 2 + ارسال نظر
amuzadeh پنج‌شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 10:01 ق.ظ

amuzade جمعه 31 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 07:41 ق.ظ

تاجری پسرش را برای آموختن «راز خوشبختی» نزد خردمندی فرستاد. پسر جوان چهل روز تمام در صحرا راه رفت تا اینکه سرانجام به قصری زیبا بر فراز قله کوهی رسید. مرد خردمندی که او در جستجویش بود، آنجا زندگی می‌کرد.
به جای اینکه با یک مرد مقدس روبه‌رو شود، وارد تالاری شد که جنب‌و‌جوش بسیاری در آن به چشم می‌خورد. فروشندگان وارد و خارج می‌شدند، مردم در گوشه‌ای گفتگو می‌کردند، ارکستر کوچکی موسیقی لطیفی می‌نواخت و روی میزی انواع و اقسام خوراکی‌های لذیذ چیده شده بود. خردمند با این و آن در گفتگو بود و جوان ناچار شد دو ساعت صبر کند تا نوبتش فرا رسد.
خردمند با دقت به سخنان مرد جوان که دلیل ملاقاتش را توضیح می‌داد، گوش کرد اما به او گفت که فعلا وقت ندارد که «راز خوشبختی» را برایش فاش کند. پس به او پیشنهاد کرد که گردشی در قصر بکند و حدود دو ساعت دیگر به نزد او بازگردد.
مرد خردمند اضافه کرد: «اما از شما خواهشی دارم.» آن‌ گاه قاشق کوچکی به دست پسر جوان داد و دو قطره روغن در آن ریخت و گفت که: «در تمام مدت گردش این قاشق را در دست داشته باشد و کاری کند که روغن آن نریزد.»
مرد جوان شروع کرد به بالا و پایین کردن پله‌ها...
در حالی که چشم از قاشق برنمی‌داشت. دو ساعت بعد نزد خردمند بازگشت.
مرد خردمند از او پرسید: «آیا فرش‌های ایرانی اتاق ناهارخوری را دیدید؟ آیا باغی که استاد باغبان ۱۰ سال صرف آراستن آن کرده است، دیدید؟ آیا اسناد و مدارک ارزشمند مرا که روی پوست آهو نگاشته شده، دیدید؟»
جوان با شرمساری اعتراف کرد که هیچ چیز ندیده، تنها فکر او این بوده که قطرات روغنی را که خردمند به او سپرده بود، حفظ کند.
خردمند گفت: «خوب، پس برگرد و شگفتی‌های دنیای من را بشناس. آدم نمی‌تواند به کسی اعتماد کند، مگر اینکه خانه‌ای را که در آن سکونت دارد، بشناسد.»
مرد جوان این ‌بار به گردش در کاخ پرداخت، در حالی که همچنان قاشق را به دست داشت، با دقت و توجه کامل آثار هنری را که زینت‌بخش دیوارها و سقف‌ها بود می‌نگریست. او باغ‌ها را دید و کوهستان‌های اطراف، ظرافت گل‌ها و دقتی را که در نصب آثار هنری در جای مطلوب به کار رفته بود، تحسین کرد. وقتی به نزد خردمند بازگشت، همه چیز را با جزئیات برای او توصیف کرد.
خردمند پرسید: «پس آن دو قطره روغنی را که به تو سپردم، کجاست؟»
مرد جوان قاشق را نگاه کرد و متوجه شد که آنها را ریخته است.
آن وقت مرد خردمند به او گفت: «راز خوشبختی این است که همه شگفتی‌های جهان را بنگری بدون اینکه دو قطره روغن داخل قاشق را فراموش کنی.»

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد